درک میکنم، حس اینکه با رفیقهایتان جمع بشوید و همگی موبایل به دست، کال آو دیوتی را اجرا کنید و بروید سراغ دشمنان واقعا اعتیادآور است. مخصوصا وقتی که رقیب به عنوان یک چغرِ بَد بدن، حسابی کلافهتان میکند و مجبورید با تمرکز و البته استرس بیشتر نشانه گیری کنید.
این لحظات واقعا جذاب هستند اما گاهی اوقات هم بد نیست از این هیاهوی بازیهای آنلاینِ پر زد و خورد فاصله بگیریم و به سراغ بازیهای سادهتر برویم که با خلاقیتهایی که دارند میتوانند کمی مخاطب را از کلیشههای گوشی جدا کنند.
«رنگ رو» اگر جدا جدا هر کدام از ایدههایش زیر ذره بین قرار بگیرند، شاید حرف جدیدی برای گفتن نداشته باشد اما وقتی همه این ایدهها کنار هم میایستند آن موقع است که بازی میتواند به یکی از همین آثار نسبتا خلاقانه گوشی تبدیل شود.
بازی به عنوان یک اثر آرکیدی ساده، آنقدرها قوانین پیچیدهای ندارد. در هر مرحله از بازی کنترل یک هواپیمای کاغذی را دارید و تنها کاری که باید بکنید این است که آن را به نقطه پایان برسانید. وقتی هم به نقطه پایان رسیدید وارد مرحله بعدی میشوید.
حالا چالشها و البته وجه تمایز بازی کجاست؟ یکی از اینها به تغییر رنگ هواپیما برمیگردد. در مسیر یک سری موانع زرد رنگ وجود دارد که برای عبور از آنها باید هواپیما را همرنگ آنها کنید.
برای این کار هم کافیست یک ضربه روی صفحه بزنید تا رنگ هواپیما به زرد در بیاید و اینگونه مجوز ورود را به دست بیاورد. نکتهای که این مکانیک بازی را سختتر کرده، محدودیت زمانی است که دارید.
هر بار که روی صفحه میزنید و رنگ هواپیما تغییر میکند، فقط دو ثانیه فرصت دارید. اگر این دو ثانیه تمام شود میبازید و بنابراین تا قبل از این اتفاق ناگوار، باید یک بار دیگر محیط را لمس کنید تا هواپیما به رنگ قبلی خودش برگردد. در نتیجه آنقدر باید زمان بندی دقیقی داشته باشید تا هم دو ثانیه به پایان نرسد و هم فرصت کافی داشته باشید تا هواپیما از موانع زرد رنگ عبور کند.
ایده جالبی است و چالش را چاشنی کار کرده فقط مشکلش اینجاست که هنوز نتوانسته به آن پختگی لازم برسد. بهخصوص به خاطر این محدودیت زمانی. خود محدودیت زمانی مشکلی ندارد اما اینکه بعد از هر بار تغییر رنگ هواپیما، دوباره زمان ریسِت شده و مجدد تنظیم میشود تا حد زیادی باعث شده تا من در لحظه فقط نگران زمانم باشم.
در واقع سازنده میتوانست این نگرانی را به تمام بازی بسط بدهد. چگونه؟ کافی بود منِ بازیکن از اول تا آخر یک زمان معین داشتم و هر وقت که از خطوط زرد رنگ عبور میکردم، این زمان افزایش پیدا میکرد. اینگونه رد شدن از خطوط زرد رنگ میتوانست معنای بیشتری پیدا کند و در نتیجه بازی را به نوعی جذابتر کند.
اما یکی دیگر از ویژگیهای جالب «رنگ رو»، استفاده از ژیروسکوپ یا همان چرخشنما برای سیستم کنترلش است. به این شکل که اگر گوشی را به سمت چپ و راست بچرخانید، هواپیما به ترتیب به همان سمت چپ و راست میرود.
نکته اینجاست دوران آرکیدهای ژیروسکوپی خیلی وقت است که به پایان رسیده و دیگر کمتر بازی را میبینیم که از این ویژگی به عنوان یکی از ارکان اصلی گیم پلی خودش استفاده کند. «رنگ رو» یکی از همین معدود بازیها است.
شاید در مرحلههای اولیه که آنقدرها چالشی انتظارتان را نمیکشد، این اجبار به استقاده از ژیروسکوپ برای کنترل هواپیما خسته کننده به نظر برسد اما کم کم که ریتم بازی افزایش پیدا میکند متوجه میشوید که این مسئله به خودی خود هیجان بازی را افزایش داده است.
در نهایت باید گفت «رنگ رو» به عنوان یک آرکید ساده میتواند مخاطب را سرگرم کند. بازی هنوز بعضی ایدههایش خام هستند و در زمینه تجربه بصری هم از تمام پتانسیلهایش استفاده نکرده اما اگر از دریچه اثری که هنوز در مرحله آزمایشی قرار دارد به آن نگاه کنیم، پی میبریم که با وجود بعضی کاستیها هنوز جذابیتهای خودش را دارد.
[تماشا کنید] ویدیوشات بازی رنگ رو